کشکول مطالب مذهبی _ پزشکی _ سرگرمی و . . .
| ||
|
ابوبصیر از اصحاب امام صادق(علیهالسلام) تعریف میكند كه: همسایهای داشتم كه از همكاران سلطان ظالم و ستمكار بود و ثروت زیادی از كنار این سلطان به دست آورده بود، و كنیزان و غلامانی داشت و هر شب مجلسی از عیّاشان تشكیل میداد و به لهو و لعب و عیش و طرب میگذرانید و چند كنیز آوازهخوان و مطرب داشت كه میخواندند و شراب میدادند و میخوردند. چون این فرد همسایه من بود همیشه صدای آن منكرات از خانه او به گوش ما میرسید و ما را ناراحت میكرد. برگرفته از بحارالانوار، ج 11 ای دوست عزیز كه در حال خواندن این مطلب هستی؛ حاضرید كه در سال جدید به امام عصرمان، مهدی فاطمه(علیهما السلام) قولی بدهیم؟ یقین داشته باشیم كه اگر با اخلاص درخواست كنیم، حتما كمكمان میكنند . -------------------------------
پیامک (SMS) نوشت : " طرح ترک میلیون ها گناه در لحظه تحویل سال" جهت تعجیل در فرج امام زمان عج سهم شما فقط یک گناه ! این پیام را به 5 نفر دیگر نیز بفرستید. لطفاً قطع کننده این زنجیره نباشید.
ادامه مطلب [ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:طرح , ] [ 13:30 ] [ الف . صالحی ]
سلام اگر به شما بگویند میتوانید برای یک نفر در آسمان یادداشت بگذارید و او ببیند ، شما برای چه کسی مینوشتید و چه جمله ای؟ [ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:یادداشت روی آسمان برای, ] [ 13:29 ] [ الف . صالحی ]
سلام اگر یک خودکار به شما بدهند که اندازه یک جمله جوهر داشته باشد شما چی مینویسید؟
![]()
یَا عَلىّ لاَ تَهتَمّ لِرِزقِ غَد فَاِنَّ كُلَّ غَد یَأتِى رِزْقُهُ. اى على، غم روزى نخور، هر فردایى روزیش خواهد رسید.
چند یاد آورى راجع به روزى بخشى خداوند: 1ـ معیار گستردگى و تنگى روزى: هرگز نباید تصوّر كرد كه وسعت رزق دلیل بر محبّت خداوند، و یا تنگى معیشت دلیل بر خشم و غضب اوست، زیرا خداوند گاه انسان را به وسعت روزى آزمایش مى كند، و اموال سرشارى در اختیار او قرار مى دهد، و گاه با تنگى معیشت، میزان مقاومت و پایمردى او را روشن مى سازد، و آنها را از این طریق پرورش مى دهد. گاه ثروت زیاد مایه بلا و عذاب جان صاحبان آن هاست، و هر گونه آرامش و استراحت را از آن ها مى گیرد، چنان كه قرآن مجید در آیه 55 سوره توبه مى گوید: «فزونى اموال و اولاد آن ها تو را در شگفتى فرو نبرد، خدا مى خواهد آنان را به این وسیله در زندگى دنیا مجازات كند و درحال كفر بمیرند»! در جاى دیگر (مؤمنون / 55 ـ 56) مى گوید: «آیا چنین مى پندارید كه اموال و فرزندانى را كه به آنان داده ایم براى این است كه درهاى خیرات را به رویشان بگشاییم، چنین نیست، آنها نمى فهمند».
2ـ تقدیر روزى تضادّى باتلاش ها ندارد: نباید از آیاتى كه در زمینه تقدیر واندازه گیرى، روزى به وسیله پروردگار آمده چنین استنباط كرد كه تلاشها و كوششها، نقشى در این زمینه ندارد، و اینها را بهانه تنبلى و فرار از زیر بار مسئولیّت ها و مجاهدتها در مقیاس فرد و اجتماع قرار داد، كه این پندار بر ضدّ آیات فراوانى از قرآن مجید است كه سعى و كوشش و تلاش رامعیار موفّقیتّ ها شمرده است. هدف این است كه با تمام تلاش ها و كوشش ها باز به روشنى مى بینیم دست دیگرى نیز در كار است كه نتیجه تلاش ها بر باد مى رود، و گاه به عكس، تا مردم فراموش نكنند در پشت عالم اسباب، دست قدرت «مسبّب الاسباب» كار مى كند و در هر حال محرومیّت هاى ناشى از تنبلى و سستى را هرگز نباید به حساب تقسیم روزى از ناحیه خداوند گذارد، چرا كه خود فرموده: روزى را به تناسب تلاشها وسعت مى دهم.
3ـ روزى تنها به مواهب مادّى نیست: روزى معناى وسیعى دارد كه روزی هاى معنوى رانیز در بر مى گیرد، بلكه روزى اصلى همین روزى معنوى است، در دعاها تعبیر به رزق درمورد روزیهاى معنوى بسیار به كار رفته است، در مورد حج مى گوییم:«اَلَّلهُمَّ ارْزُقَنِى حَجَّ بَیتِكُ الْحَرَام». در مورد توفیق اطاعت و دورى از معصیت آمده: «الَّلهُمَّ ارْزُقْنِى تَوُفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعصِیَةِ...» و ...
4ـ قرآن چند امر را معرّفى كرده: كه خود درسى سازنده براى تربیت انسان است، در یك جا مى گوید: «هر گاه شكر نعمتها را بجا آورید (و آن را در مصرف واقعى صرف كنید) نعمت را بر شما افزون مى كنم». (ابراهیم،آیه7) در جاى دیگر مردم را به تلاش دعوت كرده مى گوید: «او كسى است كه زمین را تسلیم و خاضع در برابر شما قرار داد تا بر پشت آن راه روید و از رزق آن استفاده كنید». (ملك، آیه15) در جاى دیگر تقوا و درستكارى را معیار گشایش روزى قرار داده مى فرماید: «هر گاه مردم روى زمین ایمان آورند و تقوا پیشه كنند بركات آسمان و زمین را به روى آنها مى گشاییم». (اعراف، آیه96) هر گاه خداوند روزى را بر مردم گشاده دارد، راه ظلم و طغیان پیش مى گیرند. 5- تنگى رزق و مسایل تربیتى: گاه تنگى رزق به خاطر جلوگیرى از طغیان مردم است، چنان كه در آیه 27 سوره شورى مى خوانیم: «هر گاه خداوند روزى را بر مردم گشاده دارد، راه ظلم و طغیان پیش مى گیرند»!
6ـ قرآن تأكید دارد: كه انسانها روزى بخش خود را تنها خداوند بدانند واز غیر اوتقاضا نكنند، و به دنبال این ایمان و توكّل بر نیرو و تلاش و سعى خودمتّكى باشند. در آیه 3 سوره فاطر آمده است: «آیا خالقى غیر از خدا وجود دارد كه شما را از آسمان و زمین روزى دهد». و در آیه 17 سوره عنكبوت مى خوانیم: «تنها روزى را نزد خدا بجویید»( تفسیر نمونه، ج 20، ص 373 ـ 375)1 ![]() توصیه هایی برای افزایش روزی 1) امام علی (سلام الله علیه) : اختیار كم و زیاد شدن روزی ها، جز در دست روزی رسان نیست. (غرر الحكم 10838)
2) امام علی (سلام الله علیه): مردم نانخورهای خدایند. خداوند روزی آنها را ضمانت و خودراكشان را مقدر كرده است. (نهج البلاغه ـ خطبه ی 91)
3) امام علی (سلام الله علیه): روزی را بجوئید؛ زیرا روزی برای جوینده ی آن ضمانت شده است. (الارشاد 303/1)
4) امام صادق (سلام الله علیه): از طلب روزی حلال دست مكش؛ زیرا طلب روزی حلال تو را در دینت یاری می رساند. (امالی المفید 11172)
5) قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): همچنان كه مرگ بنده را می جوید، روزی نیز او را می جوید.(جامع الاخبار 799/294)
6) امام صادق (سلام الله علیه): خدای عزوجل روزی مؤمنان را از جایی می رساند كه فكرش را هم نمی كنند؛ علتش این است كه وقتی مؤمن نداند روزیش از كجا خواهد رسید، زیاد دعا می كند. (نور الثقلین 34/354/5)
7) پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم): هر كه خداوند تعالی به او نعمتی ارزانی دارد، باید خداوند تعالی را حمد و سپاس گوید و هر كه روزیش به تأخیر افتد آمرزش بخواهد. (عیون أخبار الرضا (سلام الله علیه)171/46/2)
8) امام صادق (سلام الله علیه): هر كه به اندك روزی خدا رضایت دهد، خداوند نیز به اندك عمل او رضایت دهد.(الكافی 3/138/2) امام صادق (سلام الله علیه): خدای عزوجل روزی مؤمنان را از جایی می رساند كه فكرش را هم نمی كنند؛ علتش این است كه وقتی مؤمن نداند روزیش از كجا خواهد رسید، زیاد دعا می كند.
9) امام صادق (سلام الله علیه): هر كه با خانواده خود نیكوكار باشد، روزیش زیاد شود. (البحار 117/408/69)
10) امام صادق (سلام الله علیه): خوشخویی، روزی را زیاد می كند. (البحار 77/396/71)
11) امام علی (سلام الله علیه): گنج های روزی، در اخلاق خوش نهفته است. (البحار 1/287/77)
12)امام علی (سلام الله علیه): كمك مالی كردن به برادر دینی، روزی را زیاد می كند. (البحار 22/395/74)
13) امام علی (سلام الله علیه): امانتداری، روزی را زیاد می كند. (البحار 8/172/75)
14) امام باقر (سلام الله علیه): پشت سر برادرانت دعا كن، كه این كار روزی را به طرف تو سرازیر می كند. ( البحار 14/60/76)
15) امام علی (سلام الله علیه): با صدقه دادن، روزی را فرود آورید. (نهج البلاغه: الحكمه 137) ![]() 16) امام باقر (سلام الله علیه): زكات دادن، روزی را می افزاید. (البحار 27/14/96)
17) امام علی (سلام الله علیه): هر كه خوش نیت باشد، روزیش زیاد شود. (البحار 18/21/103)
18) امام باقر (سلام الله علیه): بنده گناه می كند و به سبب آن، روزی از او گرفته می شود. (الكافی 8/270/2)
19) پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): عبادت ده جزء دارد، كه نه جزء آن طلب روزی حلال است. (البحار 37/9/103)
20) امام رضا (سلام الله علیه): كسی كه برای تأمین مخارج خانواده اش در طلب روزی خدا برآید، پاداشش بیشتر از كسی است كه در راه خدا جهاد می كند. (البحار 29/339/78)
21) پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم): هر كه برای كسب درآمد حلال، خود را به رنج افكند، آمرزیده است. (كنز العمال 9215)
22) پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم): كار كردن برای كسب درآمد حلال، جهاد است. (كنز العمال 9205)
23) پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم): هر كه از دسترنج حلال خود بخورد، درهای بهشت به سویش گشوده شود و از هر دركه خواهد وارد شود. (جامع الاخبار 1088/390)
24) پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): ملعون است، ملعون است، كسی كه هزینه ی خانواده ی خود راتأمین نكند. (البحار 6283/103)
25) پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): بهترین روزی آن است كه به قدر كفایت باشد. (البحار 4/168/77)
26) پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): روزی اندك و بسنده بهتر است از روزی بسیار و بازدارنده (از یاد خدا). (امالی الصدوق 1/395)
گروه دین و اندیشه – مهدی سیف جمالی
1. با بهره گیری از درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته) منبع:تبیان
ادامه مطلب [ شنبه 27 اسفند 1390برچسب:توصیه هایی برای افزایش روزی , ] [ 12:7 ] [ الف . صالحی ]
دوستان عزیز سلام شما نیز میتوانید بهترین پیامک های خود را در این مورد در قسمت نظرات بگذارید که به نام خودتان ثبت کنیم. پیامک های سری اول را در ادامه مطلب بخوانید..... ادامه مطلب دوستان عزیز سلام بهترین پیامکی که تا حالا دریافت نموده اید را برای ما بنویسید. تا یک مجموعه کامل از بهترین پیامک ها را جمع آوری کنیم. هر 20 پیامک جمع آوری شده در یک پست در معرض دید همگان بنام خود شما ثبت میگردد. تشکر از همکاری شما دوستان سلام سری اول پیامک های تبریک تولد را در ادامه مطلب ببینید ......
شما نیز میتوانید بهترین پیامک های خود را در این مورد در قسمت نظرات بگذارید که به نام خودتان ثبت کنیم. ادامه مطلب
أَمَّن یجُِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ (62- نمل) [آیا آن شریكان انتخابى شما بهترند] یا آنكه وقتى درماندهاى او را بخواند اجابت مىكند و آسیب و گرفتاریش را دفع مىنماید؟ قید «اضطرار» براى این است كه در حال اضطرار، دعاى دعاکننده از حقیقت برخوردار است و دیگر گزاف و بیهوده نیست؛ زیرا تا آدمی درمانده و مضطر نشود، دعایش آن واقعیت و حقیقتی كه در حال اضطرار دارد را ندارد و این خیلى روشن است. قید دیگرى که براى دعا آورده این است كه فرموده: « إِذَا دَعَاهُ ؛ وقتى او (خدا) را بخواند»، و این براى آن است كه بفهماند خداوند متعال وقتى دعا را مستجاب مىكند كه دعا کننده به راستى او را بخواند؛ نه اینكه در دعا رو به خدا كند و دل به اسباب ظاهرى داشته باشد و این وقتى صورت مىگیرد كه امید دعا کننده از همه اسباب ظاهرى قطع شده باشد؛ یعنى بداند كه دیگر هیچ كس و هیچ چیز نمىتواند گره از كارش بگشاید. آن وقت است كه حقیقتا متوجه خدا مىشود و در کمال صداقت تنها او را مىخواند.[1] دو نکته ای که از آیه به دست می آید: 1. از شرایط استجابت دعا آن است که حال دعا کننده حال اضطرار باشد؛ یعنی تمام درهاى عالم اسباب به روى خود بسته شده و كارد به استخوانش رسیده بیند و یقین داشته باشد تنها كسى كه مىتواند قفل مشكلات او را بگشاید و بنبستها را بر طرف سازد، تنها و تنها ذات پاك خداوند است و نه غیر او.[2]
تمام داشته های خود را نعمت و موهبت الهی بدانیم و در دل و با زبان بگوییم: «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ؛ هر نعمتی که داریم از خداست »[8] و تلاش کنیم تا با مصرف آن نعمت در مسیری که رضای خدا در آن است شکر نعمتش را بجا آوریم که او وعده داده است: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ؛ اگر شکر نعمت را بجا آورید خدا افزونش می کند. »[9] و این همان نکته نابی است که فکر قارونی با آن بیگانه است و از نتایجش محروم
2. سه شرط «حالت اضطرار دعا کننده»؛ «توجه و خواندن اختصاصی خداوند متعال بدون توجه به غیر او» و نیز «سوء بودن وضعیت موجود»، سه شرطی هستند که بنابر همین آیه کریمه در صورت محقق شدن هر سه آنها با هم، دعا مستجاب خواهد شد.
تعیین تکلیف برای خدا ممنوع! فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلىَّ إِلىَ الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنىِّ لِمَا أَنزَلْتَ إِلىََّّ مِنْ خَیرٍْ فَقِیرٌ(24- قصص) پس موسى، دامهای آن دو را آب داد؛ سپس به سوى سایه برگشت و گفت: پروردگارا! به آنچه از خیر بر من نازل مىكنى، نیازمندم. وقتی موسی(ع) بعد از چند روز سفر با پای پیاده به شهر مدین رسید در بدو ورود اجتماع جمعیتی چوپان که برای آب دادن به دامهایشان بر سر چاهی تجمع کرده بودند توجه اش را جلب کرد. همانجا دو دختر جوان را دید که با فاصله ایستاده و در انتظار خلوت شدن دور چاهند تا برای گوسفندانشان آب بکشند. موسای خسته، گرسنه و بی جا و مکان برای رضای خدا به پیش رفت و برای آن دو از چاه آب کشید. بعد آمد و زیر سایه ای نشست و این جمله را به خدا عرض کرد که: «رَبِّ إِنىِّ لِمَا أَنزَلْتَ إِلىََّّ مِنْ خَیرٍْ فَقِیرٌ»؛ هر خیرى كه بر من فرستى به آن نیازمندم.[3] ![]() نکته قابل توجه در این دعا این است که موسی(ع) با وجود نیازهای متعدد اعم از مسکن، خوراک، همسر و از همه مهمتر محل امنی که بتواند از دست فرعونیان در امان بماند و نیازهای دیگر؛ اما هیچ کدام از اینها را بر زبان جاری نکرد و فقط از خداوند متعال طلب خیر کرد. که یعنی خدایا تو بهتر و بیشتر از من عالم به نیازمندیهای من و توانا به برآوردن آنهایی و نیز جز خیز از تو نازل و صادر نمی شود. حال که اینگونه است من نسبت به آنچه که به خیر و صلاح من است اعلام نیاز می کنم. ادب دعای موسی این است که یک: تقاضایی از خدا نکرد؛ بلکه فقط اعلام نیاز کرد. دو: برای خدا تعیین تکلیف نکرد به اینکه اشاره به کار خاصی کند و از خدا بخواهد که آن را برایش انجام دهد. سه: در آن اعلام نیازی هم که کرد تنها نیازمندی اش به هر آنچه که برایش خیر است را به خدا عرض کرد. پس ادب در دعا این شد که بگوییم: خدایا! ما سراسر نیازیم و تو عالم و توانا به آن نیازها؛ گر صلاح است هر چه خیر ماست به ما عنایت کن. نکته دیگر آنکه از تعیین مصداق و اصرار بر خواسته پرهیز کنیم چرا که « عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ» و حال آنکه «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون»[4] اگر ما کار را به خداوند عالم خیر واگذار کردیم یقین کنیم که جز خیر نصیبمان نخواهد شد.
عاقبت پیروی از دلفَإِن لَّمْ یَسْتَجِیبُواْ لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیرِْ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یهَْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ(50- قصص) پس اگر پاسخ تو را ندادند بدان كه آنها فقط تابع تمایلات نفسانى خویشند و هیچكس گمراهتر از آن نیست که پیرو هواى خویش است و از رشد و هدایت الهى محروم است. بی شک، خدا مردم ستمكار را هدایت نمىكند. در این آیه رابطه گمراهی و هواپرستی با صراحت بیان شده و حتى گمراهترین مردم گروهى معرفى شدهاند كه رهبر خود را هواى نفس خویش قرار دادهاند که این عده هرگز از هدایت الهى بهره نخواهند برد. علت این است که هوای نفس چون پرده ضخیمی مانع دید عقل می شود و قدرت درك حقایق را از او می گیرد. از شرایط استجابت دعا آن است که حال دعا کننده حال اضطرار باشد؛ یعنی تمام درهاى عالم اسباب به روى خود بسته شده و كارد به استخوانش رسیده بیند و یقین داشته باشد تنها كسى كه مىتواند قفل مشكلات او را بگشاید و بنبستها را بر طرف سازد، تنها و تنها ذات پاك خداوند است و نه غیر او
در روایات، آیه فوق به كسانى تفسیر شده است كه امام و رهبر الهى را نپذیرفتهاند و تنها به آراى خویش تكیه مىكنند.[5] این روایات كه از امام باقر و امام صادق و بعضى دیگر از ائمه هدى علیهم السلام نقل شده در حقیقت بیان مصداق روشن این آیه است. به تعبیر دیگر، انسان نیازمند به هدایت الهى است؛ این هدایت گاهى در كتاب آسمانى منعكس مىشود و گاه در وجود پیامبر و سنت او و گاه در اوصیاى معصومش و گاه در منطق عقل و خرد. مهم آنست كه انسان در خط هدایت الهى باشد و نه هواى نفس، تا بتواند از این انوار هدایت بهرهمند گردد.[6]
روح قارونی در فرهنگ ماقَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلىَ عِلْمٍ عِندِى (78- قصص) قارون با همان تكبرى كه ناشی از ثروت بی حسابش بود چنین گفت: من این ثروت را به وسیله علم و دانش خودم به دست آوردهام. قرآن کریم ابتدا با ترسیم شخصیت قارون او را معرفی کرده و بعد دلیل انحراف او را بیان می کند تا ما و هر شنونده دیگر مراقب این خطر فکری بوده و خود را از آن حفظ کنیم. در دو آیه قبل آمده: «إِنَّ قارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسىَ فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَ ءَاتَیْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتحَِهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُوْلىِ الْقُوَّةِ »؛ قارون از قوم موسی(ع) بود که بر حقوق آنها تجاوز كرد، و ما آنقدر به او گنج و ثروت دادیم كه حمل كلیدهاى آنها جماعتى نیرومند را خسته مىكرد. ![]() آنگاه که مومنین قومش از در نصحیت وارد شده و به او گفتند: آنچه تو از مال و ثروت داری همه را خدا به تو داده و احسان و فضلى از او به توست در حالی که تو خود می دانی که استحقاق چنین ثروت هنگفت را نداشتی؛ پس تو هم با انفاق بخشی از آن به مردم نیازمند، خانه آخرتت را آباد کنی و با تكبر و طغیان در زمین، فساد نکنی.(مضمون آیه 77) او در پاسخ آنها اساس استدلال آنها را خطا خواند و گفت: به شما مربوط نیست که من با ثروتم چه می کنم. آنچه من دارم احسان خدا نیست تا در راه او خرج کنم؛ من همه اینها را من با علم و كاربلدی خود به دست آورده ام؛[7] من خودم زحمت کشیده ام، رنج بردهام، خون جگر خوردهام تا این ثروت را اندوختهام. با این منطق بود که او سر به طغیان گذاشت و ضمن اعلام بی نیازی از خدای متعال، نهایت بی رحمی را نسبت به بندگان خدا روا داشت. فکر قارونی در فرهنگ امروزمتاسفانه این فکر قارونی که من خودم زحمت کشیدم به اینجا رسیدم؛ تاجر شدم، دکتر شدم، مهندس شدم، کاره ای شدم و ... فکر رایجی است که مبنای برخی از عملکردها قرار گرفته و عده ای آن را مجوزی برای بخشی از تصمیم های نادرست خود می دانند. راه درمانتمام داشته های خود را نعمت و موهبت الهی بدانیم و در دل و با زبان بگوییم: «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ؛ هر نعمتی که داریم از خداست »[8] و تلاش کنیم تا با مصرف آن نعمت در مسیری که رضای خدا در آن است شکر نعمتش را بجا آوریم که او وعده داده است: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ؛ اگر شکر نعمت را بجا آورید خدا افزونش می کند. »[9] و این همان نکته نابی است که فکر قارونی با آن بیگانه است و از نتایجش محروم. ادعای ایمان، بی امتحان نمی ماندأَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَْكُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ(2) وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَ لَیَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِینَ(3- عنکبوت) ![]() آیا مردم گمان كردهاند، همین كه بگویند: ایمان آوردیم، رها مىشوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمایش قرار نمىگیرند؟ در حالى كه یقیناً كسانى را كه پیش از آنان بودند، آزمایش كردهایم [پس اینان هم بىتردید آزمایش مىشوند]، و بىتردید خدا كسانى را كه [در ادعاى ایمان] راست گفتهاند مىشناسد، و قطعاً دروغگویان را نیز مىشناسد.
آیه هشدار به کسانی است که گمان می کنند به صرف گفتن شهادتین و ادعای ایمان از امتحان الهی و سختی های آن رسته اند و بی زحمت بهشت در انتظار آنهاست. این آیه خط بطلان بر چنین تصور غلطی کشیده و می فرماید: آیا مردم گمان كردهاند به صرف اینكه بگویند ایمان آوردیم دیگر با بلاها و مصیبتها آزمایش نمىشوند؟ آزمایشى كه با آن آنچه در نهان دارند از صدق و كذب آشكار شود؟
این نوشته را با جمله ای معروف از شهید چمران(ره) که متناسب با این بحث است به پایان می بریم:
«وقتی شیپور جنگ نواخته می شود مرد از نامرد شناخته می شود.»
پی نوشت: [1] ر.ک: المیزان ج15 ص381 [2] نمونه ج15 ص520-521 [3] برگرفته از نمونه ج16 ص55-58 [4] بسا چیزى را دوست دارید و آن براى شما بد است وخدا [مصلحت شما را در همه امور] مىداند و شما نمىدانید.آیه 216 سوره بقره [5] بصائرالدرجات ص13 روایات باب 8 [6] ر.ک به نمونه ج16 ص106 [7] ر.ک به المیزان ج16 ص78 [8] قربالإسناد ص175
[9] آیه 7 سوره ابراهیم ع
امید پیشگر
بخش قرآن تبیان
ادامه مطلب [ چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:سه شرط کلیدی برای اجابت دعا, ] [ 12:42 ] [ الف . صالحی ]
سلام دوستان
شما نیز میتوانید بهترین پیامک های خود را در این مورد در قسمت نظرات بگذارید که به نام خودتان ثبت کنیم. این پیامک های زیبا را در ادامه مطلب ببینید ... ادامه مطلب
امام باقر (علیه السلام) به زید شحام فرمود: «برای زیاد شدن روزی، در سجده های نماز واجب این دعا را بخوان: “یا خَیرَ الْمَسْئُولِینَ وَ یا خَیرَ الْمُعْطِینَ ارْزُقْنِی وَ ارْزُقْ عِیالِی مِنْ فَضْلِکَ الْوَاسِعِ فَإِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیم؛ اى بهترین پناه سائلان و اى بهترین بخشایش گران. به من و خانواده ام از فضل وافرت روزى بخش که تو صاحب فضلى عظیم هستى».
![]() دغدغه های اقتصادی و مالی از دیر باز ذهن بشر را به خود مشغول داشته است به گونه ای که انسان در هر شرایطی اعم از فقیر یا غنی بودن تمایل به داشتن مال بیشتر دارد ،البته گاه این میل خود را به شکل یک رذیله زشت اخلاقی مانند حرص و طمع نشان می دهد ، که باید جلویش را گرفت و در غیر اینصورت با داشتن تمام دنیا هرگز رنگ آرامش را نخواهیم دید .
اما گاه در ضمن داشتن رضایت و سپاسگزاری به درگاه بی نیاز تمایل داریم که روزی ما بیشتر باشد که در این صورت می توانیم از درگاه خداوند متعال با اذکار دعاها و نمازهایی طلب روزی کنیم و از این راه بکوشیم ریشه های توکل و قطع امید از غیر خدا را در وجود خویش تقویت کنیم . در ارتباط با دعا و مقدر بودن روزی از قبل، باید گفت که روزی بر دو قسم است که یکی از آنها ثابت و حتمی بوده و دعا و تلاش، تأثیری در آن نخواهد گذاشت و دیگری متغیر بوده و بسته به کوشش و خواهش، کم و زیاد خواهد شد و دعا در این قسمت دوم تأثیرگذار میباشد. روایاتی نیز وجود دارند که این تقسیم بندی را صحیح میدانند.[1] قرآن کریم یکی از اعمالی را که باعث فزونی روزی می شود استغفار معرفی می کند و می فرماید: «وَ أنِ استََغفِرُوا رَبَّکُم ثُمَّتُوبوا إِلَیهِ یمَتِّعکُم مَتاعاًحَسَناً إلی أجَلٍ مُسَمّی و یؤتِ کُلَّ ذِی فَضلٍ فَضلَهُُ…؛ و اینکه از پروردگار خود آمرزش بطلبید؛سپس [با ایمان ناب و عمل صالح] به سوی او بازگردید تا شما را تا مدّت معینی [از مواهبِ زندگی این جهان] به خوبی بهرهمند سازد و به هر صاحب فضیلتی، به مقدارِ فضیلتش ببخشد…». (سوره هود، آیه 3) در روایات وارده از ائمه معصوم علیهم السلام هم اعمالی را معرفی کرده اند که باعث افزایش رزق می شوند و همچنین از اعمالی بر حذرمان میدارند که باعث از بین رفتن رزق و روزی می شوند برای نمونه یک مثال ذکر می کنیم : امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هر که [پارچهاى براى] لباس نو ببرد و سى و شش بار سوره إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ را تلاوت کند و آن گاه که به آیه تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ رسید، آب بر دارد و اندکى به لباس بپاشد، سپس دو رکعت نماز گزارد و دعا کند و در دعایش بگوید: الحمد للَّه الّذى رزقنى ما أتجمّل به فی النّاس و أواری به عورتی و أصلّی فیه لربّی و احمد اللَّه»، پیوسته از روزى گسترده برخوردار گردد تا آن گاه که این لباس کهنه شود
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «هر کس دو ماه پیاپی هر روز چهار صد مرتبه این ذکر استغفار را بخواند، خداوند او را گنجی از دانش یا مالِ فراوان کرامت فرماید: «اَستَغفرُ اللّه الّذی لاإله الاّهُوَ الحَی القَیومُ الرَّحمنُالرَّحیمُ بَدیعُالسّمواتِ والأَرضِ مِن جمیعِ ظُلمی و جرمی و اِسرافی عَلی نفسی و اَتوبُ إِلیهِ».
دعاها و نمازها و اذکاری در کتب روایی و ادعیه، برای طلب رزق از خداوند متعال وجود دارد[2] که همراه با تلاش، می توان از آنها بهره مند گردید که به بعضی از آن ها اشاره می شود. در کتاب کافی عنوانی در این زمینه آمده[3] و در آن دعاهایی برای زیادی رزق ذکر شده است، از جمله امام باقر (علیه السلام) به زید شحام فرمود: «برای زیاد شدن روزی، در سجده های نماز واجب این دعا را بخوان: “یا خَیرَ الْمَسْئُولِینَ وَ یا خَیرَ الْمُعْطِینَ ارْزُقْنِی وَ ارْزُقْ عِیالِی مِنْ فَضْلِکَ الْوَاسِعِ فَإِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیم؛ اى بهترین پناه سائلان و اى بهترین بخشایش گران. به من و خانواده ام از فضل وافرت روزى بخش که تو صاحب فضلى عظیم هستى».[4] ![]()
مردى از اصحاب پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مدتى خدمت آن حضرت نیامد پس از مدتى به حضورش مشرف شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: «چه مانع شد که پیش ما نیایی؟ عرض کرد بیمارى و فقر و نیازمندى، حضرت به او فرمود: آیا نمی خواهی دعایى به تو یاد دهم که خداوند بیمارى و فقر را (به وسیله آن) از تو برطرف فرماید، عرض کرد اى رسول خدا رحمت و درود خدا بر تو باد، آرى (آن دعا را به من تعلیم فرما)، پس حضرت فرمود بگو: «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ تَوَکَّلْتُ عَلَى الْحَی الَّذِی لَا یمُوتُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ یکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یکُنْ لَهُ وَلِی مِنْ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیرا». مدتى بر آن مرد نگذشت که به خدمت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) مراجعت نمود و عرض کرد: اى رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، خداوند (به واسطه آن دعا) بیمارى و فقر را از من بر طرف فرمود».[5] ضمرة بن حبیب می گوید از پیغمبر(صلی الله علیه و آله) راجع به نماز پرسش شد فرمود: «نماز از شرایع دین است و رضاى پروردگار عزّو جل در آن است و آن روش پیغمبران است، فرشتگان نماز گزار را دوست دارند از آنها است هدایت و ایمان و نور معرفت و برکت در رزق و …» .[6] على (علیه السلام) فرمود: هر کس در روز سى مرتبه خدا را تسبیح گوید؛ خداى عزّ و جل هفتاد نوع بلا را از او برگرداند، که آسان ترین آن تهیدستى است
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت است که هر گاه به خانوادهشان سختى و تنگدستى مىرسید مىفرمود: به نماز برخیزید، زیرا پروردگارم مرا به این کار امر کرده است، چنان که فرموده: «خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر آن شکیبا باش، ما روزى از تو نمىخواهیم بلکه تو را هم ما روزى مىدهیم، و فرجام نیکو از آن پرهیزگارى است[7]».[8]
در کتاب ثواب الاعمال پاداش آن کس که هنگام بریدن [پارچه براى] لباس نو، سوره «انّا انزلناه» را تلاوت کند، این چنین ذکر شده است: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هر که [پارچهاى براى] لباس نو ببرد و سى و شش بار سورهإِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِرا تلاوت کند و آن گاه که به آیه تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ رسید، آب بر دارد و اندکى به لباس بپاشد، سپس دو رکعت نماز گزارد و دعا کند و در دعایش بگوید: «الحمد للَّه الّذى رزقنى ما أتجمّل به فی النّاس و أواری به عورتی و أصلّی فیه لربّی و احمد اللَّه»، پیوسته از روزى گسترده برخوردار گردد تا آن گاه که این لباس کهنه شود».[9] از جمله اذکار می توان به ذکر (لا حول و لا قوّة الا بالله) اشاره نمود، که برای برطرف شدن فقر (و وسعت رزق) توصیه شده است.[10] على (علیه السلام) فرمود: «هر کس در روز سى مرتبه خدا را تسبیح گوید؛ خداى عزّ و جل هفتاد نوع بلا را از او برگرداند، که آسان ترین آن تهیدستى است».[11] علاوه بر این اعمالی چون صله ی رحم،نیکی به پدر و مادر و خلق خدا،صدقه و قرض الحسنه دادن،خوش رویی و خوش برخوردی،و ...باعث افزایش رزق و روزی می شوند .
پی نوشت ها : [1] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 17، ص 45، ح 21940مؤسسه آل البیت، قم، 1409 ه ق. برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر.ک: نمایه 967 سایت اسلام کوئست. [1] به عنوان نمونه ر.ک: مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج 92، ص 293، باب 110 (دعاهای رزق و روزی)، مؤسسة الطبع و النشر، چاپ اول،، بیروت،1410 ه ق. [2] ر.ک: شیخ کلینى، کافی، ج 2، ص 550، بَابُ الدُّعَاءِ لِلرِّزْقِ، اسلامیه، چاپ دوم، تهران،1362 ش. [3] همان، ص 551، ح4 [4] همان، ح3 [5] شیخ صدوق، خصال، کمرهاى، محمد باقر، ج2، ص 299، کتابچى، چاپ اول، تهران، 1377 ش. [6].طه، 132 [7] استادولى، حسین، آداب، سنن و روش رفتارى پیامبر گرامى اسلام، ص 87، پیام آزادى، چاپ سوم، تهران، 1381 ش. [8]. شیخ صدوق،ثواب الاعمال، حسن زاده، صادق، ص 71، ارمغان طوبى، چاپ اول، تهران، 1382ش. [9] حرّ عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 7، ص 218، ح 9159، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، قم، 1409 ه ق. [10] طبرسى ، على بن حسن بن فضل، هوشمند و محمدى، ص 251، دار الثقلین، چاپ اول، قم، 1379 ش. فرآوری: محمدی بخش دین تبیان ادامه مطلب سلام عزیزان شما نیز میتوانید بهترین پیامک های خود را در این مورد در قسمت نظرات بگذارید که به نام خودتان ثبت کنیم.
سری اول در ادامه مطلب.... ادامه مطلب دوستان عزیز سلام من در این پست برای شما چند موضوع پیش پا افتاده را متذکر میشوم برای شکر خدا ببینید برای چه چیزهایی میتوانیم شکر کنیم و سپاسگذار خداوند باشیم اما به راحتی از کنار آنها میگذریم. شما هم میتوانید موارد مشابه را در قسمت نظرات بنویسید. با تشکر
خدا را شکر که تمام شب صدای خُرخُر شوهرم را می شنوم.این یعنی او زنده و سالم در کنارم خوابیده است. خدا را شکر که دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرفها شاکی است.یعنی او در خانه است و در خیابان پرسه نمیزند.
منبع:تبیان/وبلاگ http://2ope2op.tebyan.net ادامه مطلب سلام زیباترین یا جالب ترین جملاتی که پشت یک کامیون یا هر خودروی دیگری خوانده اید کدام است؟ سلام
شما نیز میتوانید بهترین پیامک های خود را در این مورد در قسمت نظرات بگذارید که به نام خودتان ثبت کنیم. متن ها را میتوانید در ادامه مطلب ببینید و نظر دهید... ادامه مطلب سلام یک دعا را بنویسید که معمولا در قنوت نمازتان میخوانید . سلام دوستان اگر شما مخترع بودین چه چیزی رو اختراع میکردین که تا حالا اختراع نشده؟ سلام اگه قرار بود آب بیرنگ نباشه ، دوست داشتید چه رنگی باشه؟
سلام اگه بهتون بگن فقط یه فرصت جبران برای یکی از اشتباهات گذشته بهتون میدن ، شما دوست دارید کدومو جبران کنید؟ سلام اگه یه ماشین زمان اختراع بشه که بتونه شما رو به چند سال پیش ببره ، شما دوست دارید به چند سالگی برگردید؟ سلام فرض کنید میخواهید یک پیامک برای امام زمان ارسال کنید. متن پیامک خود را بنویسید. سلام اگر به شما بگویند که دو ساعت بیشتر به آخر عمرتان باقی نمانده ، اولین کاری که میکنید چیه؟ سلام با ظهور امام زمان (عج) ........... [ پنج شنبه 18 اسفند 1390برچسب:ظهور,, ] [ 13:8 ] [ الف . صالحی ]
سلام
اگه خدای نکرده در حال مرگ باشی یا مرده باشی وتقاضا کنی یه فرصت بهت بدن و دوباره به زندگی برگردی ، این طرف چی کار می کنی؟
منبع سوال : سایت مهدی یاوران
ادامه مطلب سلام
اگه بگن همین الآن می خواهیم شهادت رو نصیبت کنیم،چی میگی؟
منبع سوال : سایت مهدی یاوران
ادامه مطلب [ چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:چقدر امام زمان (عج) رو دوست داری؟ , ] [ 13:14 ] [ الف . صالحی ]
سلام
تو انتخاب های زندگیت، نظر چه کسی برات از همه مهم تره؟
منبع این سوال : سایت مهدی یاوران
ادامه مطلب [ چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:تو انتخاب های زندگیت, نظر چه کسی برات از همه مهم تره؟ , ] [ 13:14 ] [ الف . صالحی ]
سلام
اگر قرار بود باران به یک شکل غیر از شکل الانش ببارد ، شما ترجیح میدادید چه شکلی باشد؟
ادامه مطلب
سلام اگر یک پرچم از ایران به شما بدهند و بگویند یک جمله روی آن بنویسید ، شما چه جمله ای را می نویسید؟ ادامه مطلب [ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:نوشتن یک جمله روی پرچم مقدس ایرا, ] [ 21:33 ] [ الف . صالحی ]
امام صادق علیهالسلام : آنچه در روز از دستتان می رود در شب قضا کنید و چیزی را که در شب از دست می دهید در روز قضای آن را به جای آورید. مثلا اگر نماز شب را از دست دادید در روز آن را قضا کنید.
![]()
حضرت آیت الله جوادی آملی در جمع علما و روحانیون حوزه علمیه به ادامه تفسیر سوره مبارکه فرقان در مسجد اعظم قم پرداخت. ایشان با اشاره به آیه شریفه « وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ »؛ و بر آن زنده ای که نمی میرد توکل کن . فرمودند: توکل نه به معنی تعطیل است نه به معنای تقسیم کار؛ اگر کسی بگوید کارها را به خدا واگذار کردم و خود گرفتار عُطله و تنبلی شود، ترک واجب کرده است. اگر هم بگوید مقداری تکلیف من است و مقداری هم به عهده خداست، این هم شرک خفی است یعنی مقداری به حول قوه انسان و بخشی به حول و قوه الهی انجام می شود. این با توحید سازگار نیست. یک موحد همه امور را به حول و قوه الهی می داند.وی ادامه داد: وقتی نمازگزار می گوید: "بحول الله و قوته اقوم و اقعد" یعنی معتقد است قیام و قعود و همه امورش در شب و روز به حول و قوه الهی است. پس متوکل به همه امور واجب و مستحب و خدمات فردی و اجتماعی خود کوشا است ولی خدا را در همه امور وکیل خود قرار می دهد. با توجه به این که همه جنود آسمان و زمین سرباز خدا هستند، انسان متوکل خود را هم سرباز و از جنود الهی می داند. حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به روایت امیرالمؤمنین علیه السلام: «واعلموا عبادالله ان جوارحکم جنوده و خلواتکم عیونه؛ ای بندگان خدا بدانید که اعضا و جوارح شما سرباز خدا و خلوت های شما در مرئی و منظر اوست»، خاطر نشان کرد: اگر کار خیری انجام دادیم باید شاکر باشیم که خدای متعال با سربازان داخلی ما را حفظ کرد و اگر بیراهه رفتیم این خطر ما را تهدید می کند که خدا گاهی با جنود داخلی (اعضا و جوارحمان) و گاهی با جنود خارجی (جنود آسمان و زمین) ما را تنبیه می کند. حضرت آیت الله جوادی آملی در مورد محبت و هدایای ما نسبت به اهل بیت علیهم السلام مثل صلوات ها و دعاها و زیارت ها گفت: ما آن صلاحیت را نداریم که بین خدا و ایشان واسطه شویم و به توسط ما فیضی به ایشان برسد. این چه امام زمان شناسی است که انسان خود را واسطه بین او و خدا بداند؟ بلکه هر چه هست تأدب و تقربی است برای ما. البته ممکن است که مؤمنی واسطه فیض برای مؤمنین دیگر شود مثل جناب زکریا بن آدم که به او فرمودند در قم بمان که خداوند به واسطه تو برخی از عذاب ها را از مردم دفع می کند . بندگان خدای رحمان می گویند عذاب جهنم را که دست بردار نیست و ما را رها نمی کند از ما بردار. ایشان مرتب درخواست رهایی از عذاب می کنند که مبادا بلغزند و دچار آن شوند
آیه شریفه « وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورًا » ؛ این آیه و این که خداوند روز و شب را پشت سر هم قرار داده، از امام صادق علیه السلام تطبیق خوبی نقل شده به این مضمون که آنچه که در روز از دستتان می رود در شب قضا کنید و چیزی را که در شب از دست می دهید در روز قضای آن را به جای آورید. مثلا اگر نماز شب را از دست دادید در روز آن را قضا کنید .
این استاد تفسیر حوزه علمیه با اشاره به آیه شریفه « وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا » (الفرقان آیه63)؛ بندگان خدای رحمان کسانی هستند که در روی زمین به فروتنی راه می روند . گفت: بندگان خدای رحمان فرومایه نیستند ولی فروتنانه زندگی می کنند و به سر می برند. انسان فرو مایه سست است ولی انسان فروتن محکم و متقن است اما آرام به سر می برد. اگر جاهل با ایشان از روی جاهلیتش با جهل علمی یا جاهلیت عملی حرف بزند، آنها بهشتی گونه پاسخ می دهند، قالوا قولا سالما سلیما، قولی که از هر گزندی سالم است. « وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا »(فرقان آیه) ؛ و آنانند كه در حال سجده یا ایستاده، شب را به روز مىآورند . بیتوته به معنی خوابیدن در شب نیست بلکه به معنای شب را به سر کردن و گذران شب است چه در حال خواب و چه در حال بیداری، اما بندگان خدا شب را یا در سجدهاند یا در حال قیام.
« وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا » (فرقان آیه 65)؛ و كسانىاند كه مىگویند: «پروردگارا، عذاب جهنم را از ما بازگردان كه عذابش سخت و دایمى است . غریم طلب کاری است که دست بردار نیست و انسان را رها نمی کند. بندگان خدای رحمان می گویند عذاب جهنم را که دست بردار نیست و ما را رها نمی کند از ما بردار. ایشان مرتب درخواست رهایی از عذاب می کنند که مبادا بلغزند و دچار آن شوند . بخش قرآن تبیان
منبع : خبرگزاری شیعه آنلاین ادامه مطلب [ دو شنبه 19 اسفند 1390برچسب:توصیه آیت الله جوادی آملی درباره نماز شب , ] [ 7:17 ] [ الف . صالحی ]
در دائرة المعارف تشییع 1 درباره«آیةالکرسی» آمده است: در قرآن مجید، دو آیه هست که احادیث بسیاری در بیان عظمت آنها از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار وارد شده است، این دو آیه عبارتند از: آیةنور و آیةالکرسی.
![]() ابوالفتوح رازی مینویسد: ابی بن کعب گفت: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) پرسید: کدام آیت در کتاب خدا عظیمتر است یا ابا المنذر؟ من گفتم: خدا و رسول او اعلماند، دوباره پرسید تا سه بار، من گفتم: خدا و پیغمبرش اعلماند، در آخرین مرتبه گفتم: آیةالکرسی؟ رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) دست بر سینه من نهاد و گفت:«هنیئاً لک یا ابا المنذر». نیز مینویسد: امام علی(علیه السلام) از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل کرده است: قرآن والاترین کلامهاست و سوره بقره، سرور قرآن و آیةالکرسی سرور سوره بقره. در آیةالکرسی پنجاه کلمه است و در هر کلمه پنجاه برکت. ملاصدرا در مقدمه تفسیری که درباره آیةالکرسی نوشته خبری به این مضمون نقل میکند که اسم اعظم الهی در آیةالکرسی و اوّل سوره آل عمران است، ملاّ فتح اللّه کاشانی بیست حدیث در فضیلت آیةالکرسی نقل میکند از جمله مینویسد: امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت کرده که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) را دیدم که بر بالای منبر فرمود: هر که آیةالکرسی را در عقب هر نماز واجب بخواند هیچ چیز او را از بهشت منع نکند و بر این مواظبت نکند مگر صدّیقی یا عابدی. «کرسی» به تعبیر قرآن مجید، کما بیش مانند عرش است به این معنا که هر دو، دو معنی دارند: یکی تخت و سریر و دیگری علم و عظمت و قدرت الهی و کرسی در آیةالکرسی به همین معنای اخیر است. «آیةالکرسی» آیه 255 سوره بقره است که اوّل آن «اللّه لا اله الاّ هو…» و آخر آن«و هو العلی العظیم» میباشد، ولی در قرون اخیر دو آیه بعدی را که از «لا اکراه فی الدین …» شروع و به «هم فیها خالدون» ختم میشود را جزو آن گرفتهاند؛ امّا چون در احادیث اشاره به «پنجاه کلمه» و «یکصد و هفتاد حرف» شده، نیز با توجّه به اینکه «کرسی» در همان آیه 255 سوره بقره آمده و معنای این دو آیه موقوف بر هم نیست؛ لذا صحیح آن است که همان آیه را به تنهایی آیةالکرسی به حساب آوریم. در بحارالانوار هم در حدیثی که از آمالی شیخ طوسی نقل میکند، تصریح دارد که حضرت علی(علیه السلام) آیةالکرسی را از «الله لا اله …» آغاز و به «هو العلی العظیم» ختم کرد. علامه طباطبایی در جلد دوم تفسیر المیزان درباره آیةالکرسی میفرماید: آیةالکرسی، از صدر اسلام مشهور بوده، در زمان رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و حتی از زبان آن جناب به این نام بیان میشد، همچنان که این نامگذاری در روایات وارده از آن جناب و از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و از صحابه به چشم میخورد و این احترام، بدون جهت نبوده، بلکه به خاطر معارف دقیق و لطیفی است که در این آیه آمده و آن عبارت است از: توحید خالصی که جمله «اللّه لا اله الا هو…» بر آن دلالت دارد و همچنین «قیمومیت مطلقهای» که در آن آمده و …. «کرسی» به تعبیر قرآن مجید، کما بیش مانند عرش است به این معنا که هر دو، دو معنی دارند: یکی تخت و سریر و دیگری علم و عظمت و قدرت الهی و کرسی در آیةالکرسی به همین معنای اخیر است
«المیزان» واژه «کرسی» را این گونه معنا میکند: کرسی از ماده(ک ـ ر ـ س) گرفته شده که به معنای وصل کردن اجزای ساختمان است و اگر تخت را کرسی خواندهاند به این جهت بوده که اجزای آن بدست نجّار ـ اگر چوبی باشد ـ و بسیاری از مواقع این کلمه را کنایه از مُلک و سلطنت میگیرند و میگویند: فلانی از کرسی نشینان است، یعنی او قدرت وسیع دارد و منطقه تحت نفوذ او گسترده است.2 در کتاب قاموس قرآن ـ که فرهنگ واژههای قرآنی است ـ درباره آیةالکرسی آمده است: آیه 255 سوره بقره مشهور به آیةالکرسی است و از صدر اسلام، حتی در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) چنان که از روایات شیعه و سنی برمی آید به این نام معروف شده است، این آیه، توحید خالص و قدرت و قیومیت خداوند را در جهان به بهترین وجهی روشن و بیان میکند، توجّه به الفاظ و معانی آن از توضیح بیشتر بی نیاز میکند و چون دارای این مقام و عظمت است؛ لذا درباره حفظ و خواندن و توجّه به معانی آن بیشتر توجّه شده و فضائلی درباره آن نقل گردیده است.3
فضیلت و عظمترسول اکرم صلی الله علیه و آله به علی علیهالسلام فرمودند: "قرآن کلامی برتر و بزرگ است و سوره بقره، سید قرآن و آیةالکرسی سید بقره است. ". سپس فرمودند: "آیةالکرسی از گنجینهای در زیر عرش به من عطا شده است و قبل از من به هیچ پیغمبری چنین عطائی نشده است. "
![]() شأن نزول آیه الکرسی در قرآن کریم آیاتی که بر پیامبر اسلام نازل میشد دارای علت و سببی بود که به اذن خداوند توسط فرشتگان برای رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) فرستاده میشد که در مجموع به آنها شأن نزول میگویند . و سبب نزول آیه الکرسی در سوره بقره احتمالاً این بوده که قوم یهود معتقد بودند که خداوند تبارک و تعالی پس از خلقت آفرینش آسمانها و زمین و... خسته شده و برای رفع خستگی روی کرسی نشست که آیه مبارک آیه الکرسی بر رد عقاید منحرف کننده قوم یهود نازل شد. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) در هنگام خواندن آیه الکرسی تبسم میکردند و میفرمودند : آیه الکرسی گنج بزرگ و رحمانی است که زیر عرش (همان کرسی) به من نازل شد و نیز در روایت آمده است که هنگام نزول آیه الکرسی هزار فرشته تا رسیدن به حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) این آیه مبارک وعظیم را همراهی میکرد. آیه الکرسی منشأ خیر و برکتی است که خداوند تبارک و تعالی توسط رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) در سوره مبارک بقره به انسان عطا فرموده است و خداوند میفرماید: این آیه عظیمالشأن و با برکت را به بندگانم هدیه میکنم و به همین دلیل است که پیغمبر عزیز ما به پیروانش توصیه میکند که آیه الکرسی را مورد توجه خاص قرار دهند و تلاوت کنند تا از منشأ خیر و برکت آن بهره گیرند.
عکسالعمل شیطان هنگام نزول آیه الکرسیامام محمد باقر از امیرالمومنین (علیه السلام) روایت فرموده: هنگامی که آیت الکرسی نازل شد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود آیه الکرسی آیه ای است که از گنج عرش نازل شده و زمانی که این آیه نازل گشت هر بتی که در جهان بود با صورت به زمین خورد. در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت :"امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم. ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سؤال کرد: " دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد" مرد گفت "رسول خدا فرمود:" آیه ای از گنجهای عرش نازل شد که بتهای جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند. ابلیس بعد از شنیدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آنها خبر داد.
احادیثی درباره فضیلتآیة الکرسیامام صادق (علیه السلام) فرمود: برای هر چیزی اوجی میباشد و اوج قرآن، آیةالکرسی است، هر که یک بار آن را بخواند خداوند هزار ناگواری، از ناگواریهای دنیا و هزار ناگواری از ناگواریهای آخرت را از او بگرداند که آسانترین ناگواری دنیا، فقر، و سهلترین ناگواری آخرت، عذاب قبر است و من به امید رسیدن به آن مقام آن را میخوانم.4 آیه الکرسی منشأ خیر و برکتی است که خداوند تبارک و تعالی توسط رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)در سوره مبارک بقره به انسان عطا فرموده است و خداوند میفرماید: این آیه عظیمالشأن و با برکت را به بندگانم هدیه میکنم و به همین دلیل است که پیغمبر عزیز ما به پیروانش توصیه میکند که آیه الکرسی را مورد توجه خاص قرار دهند و تلاوت کنند تا از منشأ خیر و برکت آن بهره گیرند
همچنین آمده است که شیخ طوسی در کتاب آمالی خود آورده که گفته است: راوی میگوید از حضرت علی (علیه السلام) شنیدم که میفرمود: باور نمیکنم که کسی اسلام را فهمیده و یا در اسلام متولد شده باشد و سیاهی شب را به صبح پیوند زند و این آیه را نخواند، عرض کردم منظور از سیاهی شب چیست؟ فرمود: یعنی نیمه شب، آن گاه فرمود: اگر بدانید این آیه چیست و یا در این آیه چیست، در هیچ حالی آن را ترک نخواهید کرد.
برترین آیه
اباذر در جلسهای از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) پرسید: برترین و فاضلترین آیهای که بر شما نازل شده است کدام است؟ پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: آیةالکرسی! زیرا در آن آیه کریمه، کلمه شریفه:«حی، قیوم» ذکر شده است.5 اگر چه سوره «فاتحة الکتاب» افضل سورهها و «عصاره قرآن» است؛ولی این منافات ندارد که «آیةالکرسی» افضل آیهها باشد، زیرا یکی مربوط به سوره است و دیگری مربوط به آیه.
فضیلت آیةالکرسی بعد از هر نمازبه سند معتبر از حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام روات شده:هر که بعد از نماز واجب ایة الکرسی را بخواند،گزندهای به او ضرر نرساند. و در حدیث معتبر دیگر فرمود: رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمودند: یا علی بر تو باد به تلاوت نمودن آیة الکرسی پس از هر نماز واجب، به درستی که بر خواندن آن محافظت نکند،مگر پیغمبر،یا صدّیق،یا شهید.و از حضرت رسالت پناه روایت شده:هر که ایة الکرسی را پس از هر نماز بخواند او را از وارد شدن به بهشت جز مرگ مانعی نباشد. و طبق روایت دیگر: هر کس آیة الکرسی را بعد از هر نماز واجب بخواند، نمازش پذیرفته شود، و در امان خدا باشد، و خدا او را از بلاها و گناهان حفظ کند.
پی نوشت ها: 1.دائرة المعارف تشیع، ج 1،ص 250 و 251. 2. ترجمه المیزان،ج1،ص 513. 3.قاموس قرآن، ج 6، ص 101 ـ 103. 4.همان. 5. تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج 9، ص 370.
فرآوری : زهرا اجلال بخش قرآن تبیان
منابع : مجله بشارت ، شماره 47 سایت عرفان سایت حوزه
ادامه مطلب [ دو شنبه 20 اسفند 1390برچسب:فضیلت آیةالکرسی , ] [ 7:14 ] [ الف . صالحی ]
اثرات لقمه حرام در کلام بزرگان
بر اساس روایات غذای حرام، یکی از مؤثّرترین عواملی است که مانع قبولی عبادات و استجابت دعا میشود. اکنون به سخنانی از بزرگان دین و رهروان کوی شریعت می پردازیم که ریشه در آن روایات دارند. این سخنان از آن جهت اهمیت دارند که هم شرح و توضیحی هستند بر آن روایات و هم با بیانی مصداقی، مفهوم آنها را برای ما روشن تر می کنند.
آیت الله العظمی مظاهری ضمن اشاره به این مطلب مهم می نویسد: کسی که غذای حرام میخورد، نه تنها توفیق سیر و سلوک و عروج به مقامات عرفانی پیدا نمیکند، بلکه ممکن است در اعتقادات خود سست و بیدین شود. لقمه حرام، اثرات سوء فراوانی دارد و آفات بیشماری به همراه خواهد داشت، که از آن جمله میتوان به تجمّل گرایی اشاره کرد. بسیاری از مردم به زندگی تجملّی مبتلا شدهاند و با این استکبار و خودخواهی که میورزند، انتظار استجابت دعا هم دارند. دعای آنان در اثر مال اندوزی حرام و خودگرایی مستجاب نمیشود و بدبختی بدتر این است که خداوند متعال را در گرفتاریها و مستجاب نشدن دعای خود، مقصر میدانند. (1) بی شک کسی که عبادتش برگشت بخورد و دعایش شنیده نشود، وصول به سعادت برایش بسی مشکل و شاید غیر ممکن باشد. آیت الله مظاهری می فرماید: اگر شکم کسی از حرام پر شود، رستگاری و سعادت او بسیار مشکل است.(2) مرحوم کراجکی از علمای به نام شیعه در قرن پنجم در بحث اجتناب از حرام می نویسد: از مال حرام اجتناب كن كه آن اشدّ انواع مهلكات و اعظم موانع وصول به سعادات است و اكثر مردمى كه از فیوضات محروم ماندند به واسطه آن شد. رى؛ دلى كه از لقمه حرام روئیده شد كجا و قابلیّت او از عالم قدس كجا؟(3) آیت الله وحید بهبهانی(ره) ضمن نکوهش کسبهای حرام به تاثیر آن در نسل آدمی اشاره می کند و آن را ریشه بسیاری از فتنه ها در جوامع بشری می داند. ایشان در رساله متاجر خود می نویسد: از اخبار ظاهر می شود كه كسب حرام بدترین چیز است و وارد شده كه كسب حرام ظاهر می شود در ذرّیه و نسل؛ یعنى لقمه هاى حرام خورده می شود و فرزندها از لقمه حرام به هم می رسد كه این یك قسم از حرامزادهگی است. دیگر آن كه گوشت بدن؛ بلكه كل جثه كه از حرام و لقمه حرام به هم رسیده، غیر جهنم جاى دیگر جاى او نمی تواند بود و بهشت طیب است و داخل نمی شود او را مگر طیب و غالب فتنه ها و فسادها كه در زمین به هم می رسد از قتل نفس و نهب و غارت شدن اموال و بىسیرت شدن عرضها و ناموسها و اسیر شدن عیال و اطفال و خراب شدن شهرها همه از حقوق ناس و تحصیل اموال ایشان به غیر وجه حلال است.(4) مرحوم آیت الله مشکینی فرمودند: طلبه اى که لقمه حرام در معده او وارد شود و یا بفهمد مشتبه است و بگیرد و بخورد، هیچ گاه نمى تواند مقامى را حیازت کند.(5) جریانی که در ادامه می آید رویدادی واقعی است که یکی از رزمندگان و همرزمان شهید خرازی نقل کرده است: سفره وسط سنگر پهن بود و قابلمه و بشقاب ها پُر. «مهمان نمی خواهید؟» حاج حسین خرازی بود، با چشمانی براق و لبانی خندان. «این همه غذا! منتظر کس دیگری هستید؟» نه حاجی، دوازده نفریم؛ اما گفتیم 21 نفر؛ غذا گرفتیم. پیشانی اش پر خط و صورتش بر افروخته شد. فریاد زد: « برپا! همه بیرون» زمین پر سنگریزه، آفتاب داغ، دوازده نفر سینه خیز، بعد کلاغ پر. از پا که افتادند، گفت: «آزاد! خیلی سبک شدید، هان؟! آن همه گوشت و دنبه حرام، عرق شد و ریخت پایین» بعد گفت: «با لقمه حرام نمی شود جنگید.»(6) آیت الله مظاهری اظهار داشت: نماز، معراج مؤمن است و انسان با دو رکعت نماز می تواند به مقامات والای عرفانی دست یابد. ولی اگر مال حرام در زندگی کسی باشد، نماز او هیچ ارزشی ندارد. برای چنین کسی نماز سنگین و روزه ملال آور است.(7) از نظر قرآن کریم، انسان دائماً در سیر است و حضور وی در دنیا منهای سیر، بی معنا می باشد؛ «یا اَیُّها اْلاِنْسانُ اِنّك كادِحٌ اِلی رَبّكَ كَدْحاً فَمُلاقیه» (8) اما گاهی این سیر یك سیر صعودی و ملكوتی بوده كه قوس صعودی را طی نموده و بالا می رود. یعنی از توبه به یقظه، از یقظه به تخلیه و از تخلیه به تحلیه می رود تا به عالم لقاء و رحمت حق تعالی در دنیا و آخرت برسد. گاهی نیز سیر نزولی است، یعنی هر قدمی كه انسان برمی دارد رو به جهنم و قهاریت خداوند برداشته و مانند سنگی است كه از ارتفاع پرتاب شده و رو به پایین و نزول می رود. به عبارت دیگر در سیر نزولی نیز سیر انسان به سوی خداست، لیكن بسوی جهنم و قهاریت خداوند می باشد. كسی كه به حلال و حرام خداوند اهمیت نمی دهد باید به یقین بداند كه دارای سیری بسوی خداوند است. لیكن این سیر نزولی و هر لحظه،در تنزل می باشد یعنی هر لحظه به قهر و غضب خدا نزدیك می شود. در روایات می خوانیم كه یك لقمه حرام تا چهل شبانه روز روی انسان اثر می گذارد. همچنین شكمی كه پر از حرام باشد، دارای قساوت بوده و به همین دلیل پروردگار عالم از آن چیزی قبول نمی كند.(9) شاید گمان شود برای اینکه آن آثار و پیامدهای شوم لقمه حرام پدید آید لازم است تا مقدار قابل توجهی حرام مصرف شود تا آن حرام تاثیرگذار شود؛ اما این پندار صحیح نیست؛ زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «إِنَّ اللُّقْمَةَ الْوَاحِدَةَ تُنْبِتُ اللَّحْمَ» (10) معنای این سخن گهربار این است که حتی یک لقمه حرام هم تاثیرگذار است و با رویاندن گوشت در بدن اگر درمان و اصلاح نشود بالاخره تاثیر خود را خواهد گذاشت. نباید گمان کرد که مانند یک دانه برنجی که از حرام به دست آمده عدد و رقمی ندارد و در بین مردم دارای قیمتی نیست که حالا اگر کسی از مال مردم به عمد تصرف کرد و خورد حرام خور محسوب شود. در پاسخ عبارت دقیقی از استاد حسین انصاریان را نقل می کنیم ایشان در مورد چنین اموالی می نویسند: گرچه مالیت ندارد اما مالکیت دارد.(11) یعنی درست است که قیمتی ندارد اما به هر حال از اموال کسی به حساب می آید که ما بدون رضایت او حق تصرف در آن را نداریم. شیخ بهایی(ره) همین معنا را با استادی تمام به نظم در ورده و اینگونه سروده: لقمه نانی که باشد شبهه ناک در حریم کعبهی ابراهیم پاک گر به دست خود فشاندی تخم او ور به گاو چرخ کردی شخم او ور مه نو در حصادش داس کرد ور ز سنگ کعبه اش دستاس کرد ور به آب زمزمش کردی عجین مریم آیین، پیکری از حور عین ور بُدی از شاخ طوبی آتشش ور شدی روح القدس هیزم کشش ور تنور نوح بندد مریمش ور دم عیسی بود آتش دمش ور تو برخوانی هزاران بسمله بر سر آن لقمه ی پر ولوله عاقبت خاصیّتش ظاهر شود نفس از آن لقمه تو را قاهر شود در ره طاعت، تو را بی جان کند خانه ی دین تو را ویران کند(12) پی نوشت ها: (1) سیر و سلوک، یت الله مظاهری، ص 132-133 (2) پایگاه اطلاع رسانی یت الله مظاهری (3) نزهة النواظر فی ترجمة معدن الجواهر ص122 با ترجمه مرحوم شیخ عباس قمی(ره) (4) رساله عملیه متاجر وحید بهبهانى(با تعلیقات میرزاى شیرازى)؛ ص5 (5) افق حوزه، 19/4/87، ش195 (6) نشریه امتداد، خرداد 1388، شماره 41 (7) پایگاه اطلاع رسانی یت الله مظاهری (8) سوره انشقاق یه 6 (9) به سوی حق؛ یت الله مظاهری، بخش سوم، بحث سیر صعودی و سیر نزولی انسان (10) عدةالداعی، ص 141 (11) حرامهای مالی، ص469 (12) نان و حلوا، بخش هفتم امید پیشگر گروه دین تبیان
ادامه مطلب [ دو شنبه 18 اسفند 1390برچسب:تاثیر لقمه حرام در ذریه و نسل , ] [ 7:12 ] [ الف . صالحی ]
معمر بن خلاد می گوید: به امام رضا(علیه السلام) عرضه داشتم که پدر و مادرم در مسیر حق نبودند، آیا برایشان دعا نمایم؟ ایشان در پاسخ فرمودند: هر چند که آنان در مسیر حق نبودند، ولی تو برایشان دعا کن و از جانب آنها صدقه بده و اگر زنده باشند نیز با آنان خوش رفتاری نما، چون پیامبر(صلی الله علیه و آله ) فرموده که خداوند مرا به رحمت و دل مهربانی مبعوث نموده نه به قطع ارتباط و نارضایتی .
ترسیم تبیین روشنی از این مسأله مستلزم این است که ابتدا نگاهی به تفاوت والدین از لحاظ ایمانی انداخته و سپس نقش فرزندان را در نیکی به آنها بررسی نموده و در نهایت به عدم تفاوت بین زمان زنده بودن و مرگ آنها بپردازیم.
نیکی به پدر و مادر از جمله دستوراتی است که در دین اسلام بر آن تأکید فراوانی شده تا جایی که سپاسگزاری از آنها در ردیف سپاسگزاری از خداوند قرار گرفته است.[1] و در قرآن توصیه های فراوانی در مورد خوش رفتاری و طلب آمرزش برای والدین شده که بسیاری از آنها از زبان پیامبران جاری شده است.[2] اما در این مورد باید بیان داشت که میان والدینی که مؤمن و پرهیزگار بوده و در رشد و تعالی فرزندشان نقش داشته اند و پدر و مادری که در مسیر حق نبوده اند، تفاوت وجود دارد. در مورد اول باید گفت که اساسا یکی از سعادت مندی های انسان، این است که با تربیت خوب، فرزند صالحی تحویل اجتماع دهد[3] که در این حالت، اعمال نیک فرزند خوب به صورت خودکار برای پدر و مادر او نیز در نظر گرفته خواهد شد، تا حدی که حتی بعد از مرگ انسان که دست او از انجام عمل نیک کوتاه است، فرزند صالح و دانش و اموالی که از او به جا مانده و در راه خیر صرف می شوند، همچنان در نامه عمل شخص مرده، ثبت خواهد شد.[4] اگر والدین انسان دشمن خدا بوده و در این راه عنادورزی نمایند، کارهای نیک و دعای فرزندان در نجات آنان از آتش جهنم نقشی نخواهد داشت
در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) آمده است: ”به پدر و مادر با ایمان قاری قرآن دو لباس زینتی پوشانده شده و به آنها گفته می شود که این پاداشی است به شما، از آن رو که قرآن را به فرزندتان یاد داده بودید”.[5] همان گونه که مشاهده می شود، در این فرض حتی اگر شخصی عمل نیکی را به قصد اهدای پاداش آنان به پدر و مادر نیز انجام ندهد، خداوند به دلیل قدردانی از زحمات آنها، ثوابی را برایشان مقرر خواهد نمود.
فرض دوم، آن است که والدین شخص در ایمان فرزند خود نقشی نداشته اند، بلکه در مواردی با ایمان او به مخالفت برخاستند، ولی این فرزند صالح می خواهد با اهدای ثواب اعمال خود به آنها، کمکی به ایشان کرده باشد که در این صورت نیز دو حالت را می توان در نظر گرفت: اول: این که والدین او علاوه بر این که مؤمن نبودند، بلکه با مؤمنان عناد و خصومت داشته و در مسیر حق، مانع تراشی می نمودند که در این فرض فرزندان مؤمن باید کاملا راه خود را از والدین کافر خود جدا نمایند. ![]() بنابراین، اگر والدین انسان دشمن خدا بوده و در این راه عنادورزی نمایند، کارهای نیک و دعای فرزندان در نجات آنان از آتش جهنم نقشی نخواهد داشت. دوم: حالت دوم این است که والدین انسان، با ایمان نبوده اند، اما دشمنی و عناد چندانی هم با مؤمنان نداشته و در کنار آنان به زندگی عادی و معمولی خود مشغول بوده که در بیشتر موارد هم افراد غیر مؤمن بدین گونه اند و مستقیماً با مؤمنان به جدال و مبارزه برنمی خیزند، بلکه شاید تنها فرزندان خود را به دلایلی از ایمان آوردن برحذر دارند. در این مورد قرآن می فرماید که در مورد مشرک شدن به خداوند از پدر و مادر اطاعت ننمایید، ولی در دنیا با آنان به خوبی رفتار نمایید.[6] و نیز در همین زمینه، معمر بن خلاد می گوید: به امام رضا (علیه السلام ) عرضه داشتم که پدر و مادرم در مسیر حق نبودند. آیا برایشان دعا نمایم؟ ایشان در پاسخ فرمودند: هر چند که آنان در مسیر حق نبودند، ولی تو برایشان دعا کن و از جانب آنها صدقه بده و اگر زنده باشند نیز با آنان خوش رفتاری نما، چون پیامبر(صلی الله علیه و آله ) فرموده که خداوند مرا به رحمت و دل مهربانی مبعوث نموده نه به قطع ارتباط و نارضایتی.[7] بنابر این می توان از جانب این نوع از والدین نیز کارهای نیک انجام داده و از خداوند کریم، بخشش و مغفرت برای آنها درخواست نمود؛ زیرا امام باقر(علیه السلام ) در روایتی، دعای فرزند صالح برای پدر و مادر خود را یکی از پنج دعایی برشمرده که برای رسیدن به خدا نیاز به واسطه ندارد.[8] بر این اساس امید است که خداوند عادل و کریم، پدر و مادری را که در استضعاف فکری بوده و زمینه های کمتری برای ایمان آوردن داشته اند، به سبب دعا و اعمال خیر فرزندانشان ببخشاید. اما این که آیا می توان برای افراد زنده (از جمله والدین) اعمال نیک انجام داد، باید گفت که برای اهدای ثواب کارهای نیک به دیگران، تفاوتی بین زندگان و مردگان وجود ندارد و تنها در عبادات واجب است که در بیشتر موارد نمی توان در زمان زنده بودن اشخاص، واجباتی که بر آنان تکلیف شده است را به جای آنان انجام داد. به عنوان نمونه، ما نمی توانیم تا زمانی که فردی زنده است، نماز و روزه های واجبی که او انجام نداده را به جا آوریم و تنها بعد از مرگ او است که می توانیم این کار را انجام دهیم .
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: حجی که انسان حتی به نیابت از دیگران انجام می دهد، موجب بخشش خود شخص و پدر و مادر و پسر و دختر و برادر و خواهر و عمو و عمه و دایی و خاله او نیز می گردد و دلیل آن را وسعت نظر و کرم بی پایان خداوند برشمرده است
اما در مورد مستحبات، روایات بی شماری وجود دارد که با استناد به آنها می توان چنین اعمالی را علاوه بر پدر و مادر که جایگاه خاص خودشان را دارند، به دیگران از جمله رفقا، بستگان و غیره هدیه نمود و آنان را در ثواب کار خیری که انجام داده اند شریک کرد.
در روایتی از امام صادق (علیه السلام ) آمده: حجی که انسان حتی به نیابت از دیگران انجام می دهد، موجب بخشش خود شخص و پدر و مادر و پسر و دختر و برادر و خواهر و عمو و عمه و دایی و خاله او نیز می گردد و دلیل آن را وسعت نظر و کرم بی پایان خداوند برشمرده است[9] و بر همین اساس است که به طور معمول، حاجیانی که به مکه مشرف می گردند از جانب دوستان و آشنایان خود؛ خواه زنده باشند و خواه وفات یافته باشند؛ طواف مستحبی انجام می دهند. روایت دیگری نیز از امام صادق (علیه السلام ) در این زمینه وجود دارد که به صراحت، بر امکان انجام کارهای نیک و اهدای ثواب آنها به پدر و مادر حتی در زمان زنده بودنشان تأکید می نماید. ایشان می فرمایند: چه چیزی می تواند مانع از آن شود که مردم به پدر و مادر خود نیکی نمایند، خواه آن دو در قید حیات بوده و خواه از دنیا رفته باشند. به جای آنان نماز (مستحب) بخوانند، عوض آنان صدقه داده و حج به جا آورند، روزه گرفته و ثوابش را به آنان هدیه نمایند که در این صورت، پاداش این اعمال برای والدین نوشته خواهد شد و خداوند به دلیل این که فرد اهدا کننده نسبت به والدین خود نیکوکار بوده و صله رحم را به جا آورده است، علاوه بر آن که برای او نیز همان ثواب را در نظر می گیرد، اضافه بر پاداش عمل، خوبی های بسیار دیگری نیز به او خواهد افزود.[10]
پی نوشت ها : [1]. لقمان، 14، ”ان اشکر لی و لوالدیک”. [2]. ابراهیم، 41؛ نوح 28؛ شعراء 86 و … . [3]. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 21، ص 359، ح 27296، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 هـ ق. [4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 2، ص 22، ح 65، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق. [5]. وسائل الشیعة، ج 6، ص 179، ح 7674 [6]. عنکبوت، 8؛ لقمان، 15 [7]. وسائل الشیعة، ج 21، ص 490، ح 27667 [8]. همان، ج 7، ص 116، ح 8892 [9]. همان، ج 11، ص 165، ح 14535 [10]. همان، ج 8، ص 276، ح 10647
گروه دین تبیان
منبع : اسلام پدیا
ادامه مطلب [ دو شنبه 17 اسفند 1390برچسب:خیرات برای پدر و مادر زنده , ] [ 7:0 ] [ الف . صالحی ]
گاه دیده میشود که خودمان یا دیگران سر مسأله نمازمشکل پیدا میکنیم و انگار خواندن نماز برایمان همچون یک کوه سنگین میشود .
به راستی چرا این اتفاق در زندگی میافتد ؟کارهای نیک، جای نماز را نمیگیرد بعضی از افراد خیال میکنند یکی دو تا کار خوب انجام میدهند ، میتواند کارهای دیگرشان را جبران کند . فردی قمه میزند،شب تا صبح سینه میزند اما نماز صبحش قضا میشود فکر میکند همان کارهای دیشبش بس است و جبران نماز قضا شدهاش را میکند . اگر پلیس راه جلوی شما را گرفت و گفت: گواهینامه رانندگی! شما اگر خیال کنی گواهینامههای دیگر ، شما را نجات میدهد، نجات نمیدهد. گواهینامههای پزشکی، گواهینامههای اجتهاد، کارت مجلس، کارت خبرگان، وزارت، سفارت، پروانه تجارت، کارت بازرگانی، صد رقم کارت و پروانه داشته باشی، پلیس تا کارت رانندگی نداشته باشی نمیگذارد بروی. کارهای دیگر کار نماز را نمیکنند. شما بهترین نامهها را بنویس با بهترین خط و پاکت و کاغذ، رویش هم یک چک صد هزار تومان بچسبان، مخابرات این نامه را به مقصد نمیرساند. ولی یک تمبر دو سه تومانی ممکن است به مقصد برسد. گاهی یک تمبر پاکت را رد میکند. گاهی یک چک صد هزار تومانی پاکت را رد نمیکند. اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمیشود. پوستش را هم بکاری سبز نمیشود. مغز و پوست باید با هم باشد. هم دل، هم عمل
دل پاک، همراه عمل صالح بابا دلت پاک باشد. دل پاک باشد ، کافی است! (تفکر پلورالیزمی)نکته : آن کسی که تو را خلق کرده است، اگر فقط دل پاک کافی بود، فقط میگفت: «آمنوا» اینکه کنار «آمنوا» گفته: «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات»، یعنی هم دلت پاک باشد، هم کارت درست باشد. اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمیشود. پوستش را هم بکاری سبز نمیشود. مغز و پوست باید با هم باشد. هم دل، هم عمل!
وضع من خرابتر از این حرفهاست که با نماز درست شود!بعضی از جوانها بیان میکنند که وضع گناه و معنویت ما خیلی خراب است و اصلاً ما برای این معنویات لیاقت نداریم ، اما از این نکته غافل هستند که شیطان دنبال همین نقطه ضعف است . اتفاقاً شیطان همین را میخواهد که با یک گناه بگوید: حالا که این کار را کردی، دیگر به درد نماز نمیخوری. قرآن یک آیه دارد، میفرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات» (هود/114) چون خراب کردی، حتماً مسجد برو. چون ما اهل گناه و لغز هستیم اتفاقاً بیشتر به سوی معنویت رفته و در آستان الهی را بکوبیم .
توجه به نعمتها، نه کمبودهاما گاهی وقتها یک چیزی را که نداریم برجسته میکنیم و به داشتههایمان توجهی نداریم . فردی میشناختم که چشم نداشت، دست و پا هم نداشت. مرتب میگفت: الحمدلله رب العالمین! الحمدلله! گفتند: آقا!تو چه داری که الحمدلله میگویی؟ نه چشم داری. نه دست داری. نه پا داری. یک تکه گوشت فلج، گفت: میدانی خدا من را چه کرده است؟ هرکس به من نگاه میکند میگوید: الحمدلله رب العالمین! پس من وسیله شدم و رابطه شدم بین مخلوق و خالق! مخلوقهای غافل، به من نگاه میکنند. از غفلت در میآیند و الحمدلله میگویند. پس من واسطهی فیض شدم.
ما هم یکی از نماز نخوان ها ! بعضیها میگویند که: خیلیها نماز نمیخوانند ما هم جزء آنها. آنقدر تارک الصلاة هست ما هم یکی !این فکر غلط است. اگر یک کشتی صد نفره نقص فنی پیدا کرد و در دریا غرق شد نود و هشت نفر شنا بلد نبودند و غرق شدند، دو نفری که شنا بلدند بگویند: ببین ! ما صد نفر سوار کشتی بودیم. نود و هشت نفر غرق شدند. بیا ما دو نفر هم غرق شویم! این چقدر حرف غلطی است. حالا که همه دروغ میگویند. بیا ما دو تا هم دروغ بگوییم. حالا که همه گواهینامه ندارند، سوار ماشین شوند، بیا ما دو نفر هم بدون گواهینامه پشت فرمان بنشینیم. حرف غلط است.
دو جای قرآن گفته: گوش به حرف پدر و مادر ندهید. چهار بار گفته: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» دو بار هم گفته: «وَ لا تُطِع» اطاعت نکن. آنجایی که پدر و مادر تلاش کردند تو را از مرز خدا بیرون کنند، اینجا اطاعت نکن ؛ «إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ» (عنکبوت/8) و «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِک
آغاز زندگی با نماز و یاد خدا ![]() در شب عروسیها زیاد از دیگران شنیدهایم که ؛ حالا یک شب که هزار شب نمیشود. حالا یک عروسی است، نمیخواهد مقدس بازی کنی. حالا دامادی است. تیپت به هم میخورد. لاک دستت ، آرایش صورتت ، مدل موهات خراب میشه ، نمی خواد نماز بخونی.گناه امشبت پای من و ... ما از این نکته غافلند که این به هم خوردنهای چشم و ابرو قیافه قابل جبران است. اما اگر شب اول عروسی ، شب اول شروع زندگی جدید با ترک نماز شروع شد، قطعاً و یقیناً سعادتی در این زندگی رقم نخواهد خورد .
فاصلهی بین کفر و ایمان چیست ؟ فاصلهی بین کفر و ایمان نماز است. مثل اینکه اگر به توپ فوتبال یک سوزن بزنی، بگویی: حالا یک سوزن که صد تا سوزن نمیشود. بله یک سوزن صد تا سوزن نمیشود. اما همین سوزن میدانی چه کرد؟ باد توپ را خالی میکند و همه چیز را خراب خواهد کرد .
پدر و مادر اجازه خواندن نماز نمیدهند !بعضیها میگویند: والدین ما نماز نمیخوانند و اجازهی خواندن نماز را به ما هم نمیدهند . دو جای قرآن گفته: گوش به حرف پدر و مادر ندهید. چهار بار گفته: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» دو بار هم گفته: «وَ لا تُطِع»اطاعت نکن. آنجایی که پدر و مادر تلاش کردند تو را از مرز خدا بیرون کنند، اینجا اطاعت نکن ؛ «إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ»(عنکبوت/8) و «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِک» (لقمان/15)
مقاومت در برابر تحقیر و تمسخر دیگرانگاهی میگویند که: ما میرویم نماز بخوانیم، یا حجاب داشته باشیم، ما را مسخره میکنند. مسخره کنند، مگر ما مقوا هستیم که با حرف این و آن ، با دو قطره باران شل شویم! مقوا با دو قطره باران شل میشود. اعمال تو ، تو را به خدا برساند، مردم هرچه میخواهند بگویند، بگو یند! حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ مؤمن کوه است. بعضی میگویند: از کوه محکمتر است. چون بعضی کوهها ریزش دارد. مؤمن هیچوقت ریزش ندارد
در قاهره کسی، شتری اجاره کرد که او را به جاده عباسیه برساند .صاحب شتر پولی گرفت، مسافر را سوار کرد. داشت افسار را به سمت عباسیه میبرد. این صاحب شتر هی به این مسافر متلک و فحش میگفت. این هم که سوار شتر بود، فحشها را میشنید، هیچ نمیگفت. یک نفر در راه صحنه را دید و گفت: آقا! میدانی این صاحب شتری که افسار را میکشد به تو چه میگوید؟ سواره گفت: بله! مرا فحش میدهد. گفت: خوب فحشت میدهد، جوابش را بده ؛ مگر تو بوقی که عکسالعمل نشان نمیدهی ؟!
سواره گفت: ببخشید جاده کجاست؟ گفت: جادهی عباسیه! گفت: اگر من را به عباسیه میرساند، بگذار هرچه میخواهد بگوید، بگوید. اگر نماز و حجاب و اعمال درست و صحیح و خداپسندانه تو را به خدا میرساند، بگذار هرکس هرچه میخواهد بگوید، بگوید. حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ مؤمن کوه است. بعضی میگویند: از کوه محکمتر است. چون بعضی کوهها ریزش دارد. مؤمن هیچوقت ریزش ندارد.
متلکها را نشنیده بگیریم !قرآن در سورهی «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» (مطففین/1) میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ أَجْرَمُوا»، «اَجرَم» یعنی مجرم.«کانُوا مِنَ الَّذینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ» (مطففین/29) اَجرموها (مجرمها) به آمنوها میخندند. مجرمین میخندند. «وَ إِذَا مَرُّواْ بهِِمْ»وقتی میآیند از کنارشان مرور کنند، «یَتَغَامَزُونَ» (مطففین/30) غمزه میآیند، چشمک میزنند. «وَ إِذَا انقَلَبُواْ إِلیَ أَهْلِهِمُ» وقتی نزد تیپ خودشان برمیگردند، «انقَلَبُواْ فَکِهِینَ» (مطففین/31) فکاهی میگویند، جک میگویند. اس ام اس میفرستند. «وَ إِذَا رَأَوْهُمْ» از آن دور که شما را میبینند، «قَالُواْ إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّونَ» (مطففین/32) میگویند :اینها ضال هستند، منحرف هستند ، امّل هستند .
نتیجهی متلکها در قیامت روشن میشود !![]() خوب چهار تا متلک بشنویم که چه؟ میگوید: نترس! «فَالْیَوْمَ» یک روزی میآید، به نام روز قیامت. خوب چه میشود؟ «الَّذِینَ ءَامَنُواْ» آنهایی که مؤمن هستند، «مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ» (مطففین/34) تو اینجا کنار خیابان به من بخند، من هم آنجا به تو خواهم خندید.
مگر پیغمبرها را مسخره نکردند؟ میدانید به پیغمبر چه میگفتند؟ساحر: جادوگر. مجنون: دیوانهی جن زده. شاعر: شاعر، کاهن: پیشگو. کذاب: دروغگو. «یُعَلِّمُهُ بَشَر» (نحل/103) یک آدمی یادش داده، حرفها از خودش نیست. «وَ أَعانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُون»(فرقان/4) یک تیمی پشت پرده به او کمک میکنند. ولی پیغمبر روی پایش ایستاد. اینطور نیست که ما را مسخره کنند. خدا به نماز ما نیاز ندارد. اما من وتو باید لیاقت خودمان را به خدا نشان دهیم
خدا چه نیازی به نماز من دارد؟نماز نشانهی این است که من لایق هستم... ببینید اگر شما به یک کسی خدمتی ، محبتی و نعمتی ارزانی کردید اما او نسبت به این محبت توجهی نکند شما چه میگویید ؟ میگویید: این نعمتهایی که به او دادم، لیاقتش را نداشت. نماز نشانهی لیاقت تو است. نه نشانهی نیاز خدا. وقتی نماز خواندی یعنی خدایا من لایق بودم، فهمیدم به من نعمت دادی. فهمیدم تو چه عزیز و بزرگی هستی. خدا به نماز ما نیاز ندارد. اما من وتو باید لیاقت خودمان را به خدا نشان دهیم . آیا نمیشود آن طور که خودمان میخواهیم ، با زبان خودمان (فارسی) تشکر کنیم؟(نماز بخوانیم ) تمام خلبانهای دنیا، هرکجا میخواهند با هر کشوری میخواهند صحبت کنند باید به زبان انگلیسی باشد. نماز هم باید به زبان عربی باشد. خدا خواسته و یک طرح روشنفکرانه ای است در اسلام است که از 1400 سال پیش فرمود: امت اسلامی باید در چند کلمه با هم مشترک باشند. فرآوری : زهرا اجلال گروه دین تبیان
منابع : سایت حوزه بیانات حجت الاسلام قرائتی ادامه مطلب [ دو شنبه 16 اسفند 1390برچسب:چرا نماز خواندن برایمان سنگین می شود ؟, ] [ 7:0 ] [ الف . صالحی ]
آیا میشود آنهایی که در این دنیا زن و شوهر بودهاند در آن دنیا هم زوج باشند آیا این یک قانون کلی است که مردان و زنان صالحه این دنیا، در آن دنیا هم زوج همدیگر باشند یا اینکه اختیار به دست زن میباشد و او میتواند دیگری را انتخاب کند؟
![]()
پاسخ در چند محور ارائه میشود: 1. قبل از هر چیز باید اشاره شود که جزئیات نحوه زندگی انسان در آخرت از نظر بسیاری از مسایل به طور کامل و صد درصد با تمام امور جزئی برای کسی جزء حضرات معصومین ـ علیهم السّلام ـ روشن نیست و ما تنها بر اساس برخی آیات و روایات به مواردی بسیار اندک از نحوه زندگی در آخرت آگاه هستیم. 2. نکته دیگر آن است که جریان پیوند زناشویی که از طریق ازدواج بین یک مرد و زن پدید میآید تنها مربوط به عالم دنیا است و زنانی که در دنیا همسری داشتهاند ملزم نیستند که در آخرت هم با همان شخصی زندگی کنند. چون عقد زناشویی که بین آن دو خوانده شده مربوط به زندگی دنیایی آنهاست و در آخرت هر کسی مهمان عمل خود است و اختیار خود را دارند. لکن در برخی روایات اشاره شده که در آخرت خداوند زنان مؤمنه را به صورت حورالعین در میآورد و با همسران صالح خود در بهشت نیز زندگی میکنند.[1] اما این گونه روایات به مفهوم آن نخواهد بود که زنان مجبور باشند که در آخرت نیز با همسران دنیایی خود زندگی کنند. اما اگر خود بخواهند میتوانند.[2] و هم چنین در تفسیر مجمعالبیان آمده که مراد از زنانی که در بهشت نصیب انسان میشوند همین زنانی هستند که مؤمنین در دنیا دارند ولی در آخرت به صورت حورالعین در میآیند و با همسران خود در بهشت زندگی میکنند.[3] از این مطلب معلوم میشود که در بهشت نیز زنان میتوانند با همسران دنیایی خود زندگی کنند. در برخی روایات آمده که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:در بهشت بازاری است که در آن جا هیچ خرید و فروشی نیست مگر صورتهایی از مردان و زنان هر کس میل و اشتهای صورتی را داشته باشد در آن بازار داخل میشود و آن جا مجتمع حورالعین است. از این روایت نیز به خوبی بدست میآید که زنان مثل مردان میتواند مردی مورد علاقه خود را در بازار بهشتی بیابند و با آن زندگی کند
سرانجام زنانی که شوهرانشان اهل جهنم استسرانجام زنان بی شوهر و یا زنانی که شوهرشان اهل جهنم است نظیر آسیه زن فرعون، در بهشت چه خواهد شد؟ باید گفت: چون در بهشت برای بهشتیان همه چیز فراهم است و هرگونه لذت در اختیار آنان قرار میگیرد،[4] طبق این اصل کلی برای آن دسته از زنان در بهشت همسران صالح بهشتی فراهم خواهد شد تا آن دسته از زنان مؤمنه در کنار آن همسران خود زندگی خوب و شیرین داشته باشد. (توضیح این مسئله در بند بعدی خواهد آمد) مثلاً در قرآن کریم آمده: (و فیها ما تشتهیه الانفس و تلذ الاعین)[5] یعنی در بهشت آنچه دل میخواهد و چشم از آن لذت میبرد موجود است و از آن جا که جمله (ما تشتهیه الا نفس) همه نوع لذتها را شامل میشود.[6] میتوان گفت که زنان بهشتی از داشتن همسران صالح بهشتی بهرهمند خواهد بود. و در آیه دیگر نیز به همین مسئله که هر چه مورد آرزوی بهشتیان باشد تأکید شده و فرمود: (و لکم فیها ما تشتهی انفسکم و لکم فیها ما تدّعون)[7] یعنی برای شما هر چه بخواهید در بهشت فراهم است و هر چه طلب کنید به شما میدهند . و روشنتر از همه این آیه مبارکه است که میفرماید: (و لهم فیها ازواج مطهره)[8] یعنی برای بهشتیان در آن جا همسران پاک و پاکیزه است. از مجموع این آیات به خوبی به دست میآید که زنان بهشتی همانند مردان بهشتی از هرگونه لذت دل خواه بهره مند خواهند بود و از جمله لذت زندگی با همسر دل خواه.[9] و هم چنین در برخی روایات آمده که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:در بهشت بازاری است که در آن جا هیچ خرید و فروشی نیست مگر صورتهایی از مردان و زنان هر کس میل و اشتهای صورتی را داشته باشد در آن بازار داخل میشود و آن جا مجتمع حورالعین است.[10] از این روایت نیز به خوبی بدست میآید که زنان مثل مردان میتواند مردی مورد علاقه خود را در بازار بهشتی بیابند و با آن زندگی کند.
پی نوشت ها : [1] . مجلسی، بحارالانوار، ج 8، ص 213. [2] . همان. [3] . طبرسی، مجمعالبیان، ج 1 ـ 2، ص 81، ذیل آیه 25، سوره بقره. [4] . سوره واقعه، آیه 21. [5] . سوره زخرف، آیه 7. [6] . ناصر مکارم، پیام قرآن، ج 6، ص 273. [7] . سوره فصلت، آیه 31. [8] . سوره بقره، آیه 25. [9] . ناصر مکارم، پیام قرآن، ح 6، ص 260. [10] . جامع الاخبار، فصل 137، ص202. گروه دین تبیان
منبع : اندیشه قم ادامه مطلب [ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:انتخاب همسر در بهشت, ] [ 19:4 ] [ الف . صالحی ]
سلام اگر به شما بگویند میتوانید به همه مردم جهان یک خصلت نیکو اضافه کنید ، چه خصلتی را انتخاب می کنید؟ ادامه مطلب [ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:اضافه کردن یک خصلت نیکو, ] [ 14:20 ] [ الف . صالحی ]
سلام اگر به شما یک پاک کن بدهند و بگویند شما میتوانید با این پاک کن یک خصلت بد را از جهان پاک کنید ، آن خصلت بد کدام است؟ ادامه مطلب [ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:پاک کردن خصلت بد, ] [ 14:13 ] [ الف . صالحی ]
سلام اگر به شما بگویند خداوند در این لحظه یک آرزوی شما را برآورده می فرماید ، چه آرزویی می کنید؟ ادامه مطلب [ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:برآورده شدن یک آرزو, ] [ 14:11 ] [ الف . صالحی ]
سلام فرض کنید میخواهید به امام زمان (عج) آغاز سال جدید رو تبریک بگویید . چگونه به ایشان تبریک میگویید؟ ادامه مطلب [ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:تبریک سال جدید به امام زمان (عج), ] [ 14:8 ] [ الف . صالحی ]
سلام فرض کنید قرار است یکی از ائمه معصومین (ع) را در خواب ببینید ( با انتخاب خودتان ) . شما کدام یک از این عزیزان را انتخاب میکنید؟ ادامه مطلب [ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:خواب دیدن اهل بیت (ع) به انتخاب خودتان, ] [ 14:7 ] [ الف . صالحی ]
سلام دوستان
آثار سجده بین اذان و اقامه امام صادق (ع) فرمودند : امیرالمومنین علی (ع) به یارانش می فرمود : هر که میان اذان و اقامه سجده کند و بگوید : (( رب لک سجدت خاضعا خاشعا ذلیلا )) خداوند متعال می فرماید : ای ملائکه من ! به عزت و جلالم قسم که محبت او را در دل های مومنان و هیبت ( شکوه ) او را در دل های منافقان ، خواهم انداخت .
کتاب " هزار و یک تحفه " در اخلاق ، عرفان و ... از : سید علی اکبر صداقت ادامه مطلب [ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:آثارسجده بین اذان و اقامه, ] [ 13:25 ] [ الف . صالحی ]
سلام دوستان توصیه میکنم حتما این مطلب را بخوانید
حساب شیعیان در قیامت امام صادق (ع) فرمودند : هرگاه روز قیامت شود ، خداوند حساب شیعیان ما را بر ما قرار می دهد پس : 1- آنچه از گناهان بین آنها و بین خداوند باشد ، پیامبر (ص) از درگاه الهی برایشان طلب بخشش می کند . 2- آنچه بین آنها و مردم بوده باشد از مظالم ( و حقوق ) حضرت محمد (ص) آنرا از طرف ایشان ادا خواهد کرد . 3- آنچه بین آنها با ما باشد ما به آنها می بخشیم تا بدون حساب وارد بهشت شوند. دوست عزیز حالا اگر از این مطلب لذت بردی بر محمد و آل محمد صلوات بفرست ...
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
کتاب " هزار و یک تحفه " در اخلاق ، عرفان و ... از : سید علی اکبر صداقت ادامه مطلب [ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:حساب شیعیان در قیامت , امام صادق ع , بی حساب , بهشت, ] [ 13:15 ] [ الف . صالحی ]
دوستان عزیز سلام سفره هفت سین را که می اندازید بعد از چیدن هفت سین ثابت و همیشگی این هفت سین قرآنی را هم میتوانید بنویسید و روی سفره بگذارید ان شاالله به برکت این هقت سین مبارک سالی مملو از سلامتی و خوشبختی را در پیش رو داشته باشید .
"هفت سین قرآن مجید"
1- سلامٌ قولاً مِن رَبِّ رحیم.( یس/58)" از جانب پروردگار [ی] مهربان [ به آنان] سلام گفته می شود." این ندای روح افزا و نشاط بخش و مملو از مهر و محبت خدا ، چنان روح انسان را در خود غرق می کند و به او لذت ، شادی و معنویت می بخشد ، که با هیچ نعمتی برابر نیست ، آری شنیدن ندای محبوب ، ندایی آمیخته با محبت و آکنده از لطف ، سرتا پای بهشتیان را غرق سرور می کند ، که یک لحظه ی آن بر تمام دنیا و آنچه در آن است برتری دارد. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده : " در همان حال که بهشتیان غرق در نعمتهای بهشتی هستند نوری بر بالای سرایشان آشکار می شود ؛ نور لطف خداوند که بر آنها پرتو افکنده است. پس ندایی بر می خیزد که "سلام بر شما ای بهشتیان" ، نظر لطف خداوند چنان بهشتیان را مجذوب می کند که از همه چیز جز او غافل می شوند ، و همه نعمتهای بهشتی را در آن حال به دست فراموشی می سپارند.
2- سلامٌ علی نوح ٍ فی العالمین . ( صافات /79)" درود بر نوح در میان جهانیان." چه افتخاری از این برتر و بالاتر که خداوند بر حضرت نوح علیه السلام ، سلام می فرستد ، سلامی که در میان جهان و جهانیان باقی می ماند و تا دامنه قیامت گسترده می شود ، سلام خدا توأم با ثناء جمیل و ذکر خیر بندگانش در قرآن کریم ؛ کمتر سلامی به این گستردگی و وسعت درباره کسی دیده می شود ، به خصوص اینکه لفظ " العالمین" معنی وسیعی دارد که نه تنها همه انسانها ، بلکه عوالم فرشتگان و ملکوتیان را نیز در برمی گیرد.
3- سلامٌ علی اِبراهیم . ( صافات/109)" درود بر ابراهیم." در آیات پیش از این آیه ، به چگونگی بشارت دادن فرزندی بردبار و پراستقامت بر حضرت ابراهیم ، و جریان دستور ذبح اسماعیل - فرزند ایشان - و تسلیم بودن هر دوی آنها بر این امر به میان آمده است ک پس از یاد آوری این قضایا ، خداوند می فرماید: سلام بر ابراهیم [ آن بنده مخلص و پاک باد.]
4- سلامُ عـَلی موُسی و هارون . (صافات/120)" درود بر موسی و هارون." درآیات پیش از این آیه ، خداوند ضمن آیاتی ، جریانات حضرت موسی و هارون را نقل می فرماید: - ما این دو برادر و قوم آنها را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم . ( صافات/115) - ما آنها را یاری کردیم تا آنها بر دشمنان نیرومند خود پیروز شدند . ( صافات/116) - ما به آن دو ، کتاب آشکار دادیم . ( صافات/117) - ما آن دو را به راه راست هدایت نمودیم . ( صافات/118) - ما ذکر و یاد خیر آنها را در اقوام بعد باقی وبرقرار ساختیم . ( صافات /119) و بعد از یادآوری موارد فوق خداوند برآن دو سلام می رساند. سلامی از ناحیه پرودگار بزرگ و مهربان. سلامی که رمز سلامت در دین و ایمان در اعتقاد و مکتب، و در خط و مذهب است. سلامی که بیانگر نجات و امنیت از مجازات و عذاب این جهان و آن جهان است.
5- سلامُ علی آلِ یاسین . ( صافات/130)" درود بر پیروان الیاس" (1) خداوند می فرماید: ما نام نیک الیاس را در میان امتهای بعد جاودان کردیم.( صافات /129) امتهای دیگر ، زحمات این انبیاء بزرگ ( الیاس وسلاله ی او ) را که در پاسداری خط توحید، و آبیاری بذر ایمان منتهای تلاش و کوشش را به عمل آوردند ، هرگز فراموش نخواهند کرد ، و تا دنیا برقرار است یاد و مکتب این بزرگ مردان فداکار زنده و جاویدان است. تعبیر به " ال یاسین" به حای" الیاس" یا به خاطر این است که ال یاسین لغتی در واژه " الیاس" بوده و هر دو به یک معنی است ، و یا اشاره به الیاس و پیروان او است که به صورت جمعی آمده است.
6- سلامٌ عـَلیکُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین . ( زمر/73)" ... سلام برشما ، خوش آمدید ، در آن درآیید [ و] جاودانه [ بمانید] در این آیه ، خداوند می فرماید که بهشتیان وقتی به بهشت می رسند ، در حالی که درهای آن گشوده شده است ، در این هنگام نگهبانان بهشت ، آن ملائک رحمت به آنها می گویند : سلام بر شما ، گوارا باد این نعمتها بر شما ، داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید.
7- سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفـَجر. ( قدر/5)" [ آن شب] تا دم صبح ، صلح و سلام است . " این آیه ، در توصیف شب قدر است . آن شبی است که قرآن درآن نازل شده و عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است ، خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می شود و رحمت خاص الهی شامل بندگان می گردد و فرشتگان و روح در آن شب نازل می گردند.
منبع : سایت تبیان عزیزم
ادامه مطلب [ یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:هفت سین قرآنی, ] [ 13:42 ] [ الف . صالحی ]
سلام پیشاپیش عیدو به همتون تبریک میگم
شما نیز میتوانید بهترین پیامک های خود را در این مورد در قسمت نظرات بگذارید که به نام خودتان ثبت کنیم.
روی ادامه مطلب کلیک کنید ... ادامه مطلب [ یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:ایام قمر در عقرب سال 91, ] [ 13:1 ] [ الف . صالحی ]
سلام عاشقین امام حسین (ع) و کرببلا برای نوشتن دل نوشته به امام حسین (ع) با یک صلوات به ادامه مطلب بروید ... ادامه مطلب |
|
[ طراحي : ايران اسکين ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |